نوش دارو بعد مرگ

ساخت وبلاگ
آقای "ک" دستاشوبغل کرده بود تکیه داده بود دم درآشپزخونه زل زده بود ب من! آیلار هم یک درمیون یه چیزی میگفت میخندیدن. گفتم بفرما نهار... ولی خب ببخشید دهنیه تعارف میکردم.. لبخند زد گفت ممنون و باز واستاد زل زدن. گوشیمو دراوردم مسیجشو بخونم دیدم شبنم نوشته زنِ دایی من نشدیا...اه! ریخت و قیافم دیدنیه اینجور وقتاها! باز اومدم غذا بخورم دیدم داره لبخند ژکوند ب لب نگام میکنه. گفتم نمیخوری شماواقعا؟ اینبار گوشیم دینگ دینگ.. بازش کردم دیدم یه عکسه! مال اونروز اسباب کشی هوتن. اون روز ک عکس انداخته بود برا من زده بود ک نیستی و جات خالیه... یهو دلم گرفت ینی واقعا درد من بودم؟ اون وسط فقط من اضافه بودم؟ کجارفتن این آدما دوساله کجان؟؟ کدوم یکی ازین دوستا دوستی کردن؟ قاشقو انداختم کف ظرف ..
اقای "ک": وای ببخشید ... من: ساکت نگاش کردم رد شدم رفتم.. 

+ اون طرف هم تا خودشب هی خدا و آیه و قسم ک منظوری نداشتم از عکسه... نوش‌دارو بعد مرگ!؟
جفت شش!...
ما را در سایت جفت شش! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emiss-teacher5 بازدید : 191 تاريخ : پنجشنبه 26 ارديبهشت 1398 ساعت: 16:16