جفت شش!

متن مرتبط با «یهویی ها» در سایت جفت شش! نوشته شده است

وقتی دلگیری و تنها غربت تمام دنیا...

  • پا اشدم برم از یخچال یه چیزی بخورم از گشنگی وا نرم یهو جلو همون یخچال وارفتم... دستمو گذاشتم جلوصورتم و قشنگ دلتنگی این چندماهو درومدم. کلی گریه کردم. به همه غصه‌ها و دلتنگیا و دوری و از دست دادنا... صبح میرفتم دانشگاه پسره گودزیلای طبقه‌مون واستاد جلوم. اولش ترسیدم بعد با مهربونی گفت؛ ببین شاید زبونتو نمیفهمیم، شاید تو اتاقت وسط سی چل تا پسره از شانس فکر کنی ماها مث دخترا احساس نداریم، ولی غربت و دلتنگیتو میفهمیم... هروقت حس کردی کمکی از ما برمیاد حتمن بگو... چشمم پر شد سرمو انداختم پایین رد شدم رفتم... -بیست‌و‌چهار. فروردین. صفرسه بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تو پنهانی ترین دلتنگی منی...

  •  یک ماه از مهاجرتم گذشت... تقریبا تمام روزها و شبهاش برام پر از اشک بود و دلتنگی... حتی خوشگلترین و لاکچری‌ترین جای این گرونترین شهر دنیا اونقد سر ذوقم نمیاره...  تو آخرین حوصله و ذوق من، برای دوست داشتن یه دنیا بودی... - پنج آبان. صفردو بخوانید, ...ادامه مطلب

  • پنج مهر- هزاروچهارصدو دو!

  • روز چهارشنبه ساعت پنج و نیم پروازم بود. کل روز احساس میکردم یکی قلبمو محکم گرفته دستش داره فشار میده... هیچی بامن نبود جز اشک و اشک و اشک... بالای پله های هواپیماکه رسیدم تازه آفتاب داشت طلوع میکرد. یه لحظه برگشتم پشت سرمو که نگاه کردم هزارتا چهره از جلوی چشمم رد شد.از خود در خونمون تا سالن فرودگاه... دیدن اشک های قایمکی بابا، بغل کردن و حلالیت گرفتن ازش تا بوسیدن آخرین بار مامانم،چشمای نگران نادر، زار زار اشک ریختن ناهید پشت تلفن جهنم بار ترین لحظات عمرم رو برام ساختن... آه کشیدم رفتم نشستم سرجام... میرم تا فراموش کنم... میرم شاید اونسر دنیا دیگه جواب خوبی رو با بدی نگرفتم... میرم اما یه تیکه از قلبم اون پایین جا موند...  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • قصه این روزهای زندگی من

  • اولی:سلام خوبی چطوری؟... گریه... نفر بعدی: سلام چطوری؟ میری؟.... گریه... بعدی: سلام میشه نری؟ نرو بمون... گریه.... چقد دنیا بی‌وفا بوده... هرچی تلاش میکنی تغییر بدی نمیشه که نمیشه... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ز بغض روز بدرقه تا گریه های راه دور...

  • هر یه دونه وسیله که اضافه میشه به اون چمدون بنفش گوشه اتاقم، تو هر کدوم یه غمی به ته چشمای مامان بابا اضافه میشه مه تا این سن هیچوقت ندیده بودم... اشکام داره میریزه قلبم میلرزه نمیتونم تایپ کنم .... چجوری میخام برم ...!؟ کاش صبح که چشمامو باز میکردم میدیدم همه این ده سال خوابه... ده سالی که اندازه بیست سال بزرگم کرد... متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. -دوازده شهریور. صفردو بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از جهان تنها تو را میخواهم اما تو...

  • این روزا برگشتم به مرداد و شهریور نودوهفت... کاشکی میشد حافظه مو مچاله کنم بندازم لباسشویی...                                 کاشکی میشد تموم اون سی کیلو بارم مامانم میشد با خودم میبردمش... ابن روزا خیلی به بچه داشتن فکر کردم فک کن بچه دار بشی بعد یا قهر یا ازت دور... دنیای خیلی بدیه از یه جایی به اینور دیگه هیچ جوره نشد دوسش داشته باشم... -دو. شهریور. صفردو بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ای پرنده مهاجـــر...

  • بیشتر وقتا آدمیم که غر میزنم و گریه میکنم وقتی دعوا میکنم و عصبانی میشم درد تمام وحودمو میگیره مخصوصا سرم... تنها از یه نقطه شانسم مونده اونم مدارکم غیب شده... تمام وجودم درده ... درد و غم ... از آشناها از اطرافیا از روزگار از خدا... #حامد_حمیدی ! مرسی برای بزرگیت ... متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. دوم. اسفند . صفریک بخوانید, ...ادامه مطلب

  • کسی به فکرماهی ها نیست

  • میگفت" چجوری حلال کنمش آخه؟ چجوری ببخشمش واقعا؟ هشت سال از قشنگ ترین روزای زندگیمو ازم دزدید بعد خیلی خونسردانه گفت دارم ازدواج میکنم حلالم کن... تو بودی میبخشیدی؟ چجوری آخه تو بگو چجوری... " اون بلند زار میزد گریه میکرد، من کنار دستش آروم گریه... ~عنوان: از شعر فروغ فرخزاد ,فکرماهی,نیست ...ادامه مطلب

  • هاچ زنبور عسل

  • پاتریک: ببین چه شجاعم ... ^_^ باب اسفنجی: شجاعت نیس حماقته ‌.. میزنه باد میکنی ... پاتریک: هه هه هه مُلده بود (آیکون زبون)  #باب_اسفنجی, ...ادامه مطلب

  • فهمید دیونس موهاشو کچل کرد

  • امشب شب عیده. برین بشینین از خدا بخوایین قبل اینکه یه شریک زندگی نصیبتون کنه صبوری و فداکاری نسبت بهش رو قبل از اومدنش بهتون بده. مث من دوسال بعد وقتی بهش گفتین عزیزم دلم نگرانته و میترسم آخرش سر این کارات کله کچلتو بدی به باد نگه " تو باید برا زندگی کردن با من صبور باشی ..." والا ... شوخی که نداریم   , ...ادامه مطلب

  • بوسه های نداده بسیار است...

  • دقیقا امروز فهمیدم چرا زمونای قدیم مردا نمیزاشتن خانوما بیرون کار کنن... +اومدم خونه که رسیدم اولش کلی حرص خوردم و غرغرامو پشت هم ردیف کردم که؛ "من از خستگی دارم میمیرم انگار نه انگار... اصن جلو در و همسایه ...!؟!؟ وای و هوار و داد و بیداد ..." نیم ساعت بعد به خودم گفتم خب بیشعور آدم که از محبت و دوست داشتن نبود کسی رو بغل نمیکرد که ... , ...ادامه مطلب

  • هات چاکلت دونفره

  •   پاتریک: ببین من چجوری ببرم اینو نمیگن تو دندانپزشکی دسته گل!؟ باب اسفنجی: نه ببر چیزی نمیگن ... پاتریک: نمیتونم توروخدا ببر میاری برام باب اسفنجی:نه  تورو ابولفضل بگیر ببرش خانومه وسط خیابون: خب بگیر ببرش اینقد التماس میکنه :))) #باب_اسفنجی, ...ادامه مطلب

  • دختر باید موهاش بلند باشه

  • وقتی هیچ وقت بوسیده نمیشود که وقت بوسیده شدن دست های کسی برود لای موهایش ... نوشته نیکولارو میخونم و هی با خودم تکرارش میکنم. هی باخودم مرور میکنم... آخرین باری که موهامو کوتاه کردم ده یازده سالم بود. از ته ته پسرانه! موی بلند زیاد دوس نداشتم واسه همون همیشه پسرانه نگه میداشتم. یادم نیس چی شد نظرم عوض شد اما ازون زمان تا همین چهارسال پیش دیگه نزده بودم. آره نزده بودم؛ اونم بیست و یک سال! نهایت کوتاهیش زدن موخره های نوکش بود. از رو کمرم بود. موهای فرفری از رو کمرم و پر موخره. اما یه روز موخره و درس رو بهانه کردم و از روی شونه کوتاه شد! حالا موهای فرفریم بلندشده باز. اما تصمیم گرفتم کوتاه کنم. درست مث یازده سالگیم. پسرانه از ته ته تیغ تیغی ! واقعن موی بلند بی فایده به چه درد میخوره؟ ,دختر باید موهاش بلند باشه ...ادامه مطلب

  • واسه دوباره دیدنت بگو مونده چند تا بهار

  • ~ من نامرد و بی انصاف. بی عرضه و بی لیاقت. توالان شروع نکن با خودت بدتر ازینی که من کردم بکنی...خواهش میکنم... + اینقد چنگ نزن دل منو ... ~ نه اینکه فک کنی دوسدت نداشتم و ندارم نه. فقط الان امکانشو ندارم. همین .. + باورم نمیشه تو همون آدمی که من روزی بیشتر از ده بار میگفتم دورت بگردم... وای  وای وای... ~ نمیدونم چی بگم زندگیم چرا اینطوری شد نمیدونم.. توروداشتم که اونم اینطوری... از سری مکالمات باب اسفنجی و پاتریک قسمت آخره! تیتر #باب_اسفنجی , ...ادامه مطلب

  • دنیا پر شده از عوضی ها ...

  • هربار میرم سراغ پایان نامم به تعداد فحش هایی که به خودم برای نرفتنم و مدیر گروه الاغمون میدم اضافه میشه! بدبخت اون دانشجوهایی که گیر این احمق افتادن! نهایتا" هم فرقی بین پایان نامه ای ک من یکسال ونیم عمرمو گذاشتم نوشتم با کسی که داده براش نوشتن نیس! + جدول بالا نمونه ای از جدولیه که تو تز من بود و من از گوگل برداشتم. مال من اون حد بالاو پایین رو نداشت پس حذف شده. حالا استاد احمق اومده به این نمودار من ایراد گرفته! گوگل دروغ نمیگه که آخه دیگه! خدایا صبر بده..., ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها