جفت شش!

متن مرتبط با «دانلود آهنگ تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب شجریان» در سایت جفت شش! نوشته شده است

ای درد تو درمان من ...

  • بچه که بودم یبار به بابام گفتم درختها چجوری یهو سبز میشن؟ گفت هیچی یهویی اتفاق نمیفته اولِ بهار حالشون خوب میشه خوشحالن جوونه میزنن بعد نازشونو که میکشی کم کم رشد میکنند بزرگ میشن، بعد گفت الان که دیگه گذشت برگها جوونه زدن درومدن سال بعد یادت نره بپایی ببینی چجوری سبز میشن. سال بعدیش یادم رفت به خودم اومدم گفتم عه برگها که سبز شدن از دستم دررفت رشدشونو ببینم. سال بعدش آخرای بهار یادم اومد،هی بهارها میگذشتن هی من تو زندگی غرق تر..آخرش گفتم سال بعد حتمن حواسم هست ببینمشون... سال بعدش از خود عید نشستم پای یه درخت نگاش کردن تا اوایل تابستون فمیدم یه عده درختا اول گل میدن بعد برگ بعضیاشون بر عکسن. ...یه روز بابام اومد گفت چندتا بهار گذشت بفهمی؟ فک نمیکردم اصن یادش مونده باشه. بابایی که ساده ترین چیزا یادش میرفت چجوری یادش مونده بود پنج شش سال پیش چی گفته به من.. دیروز نشسته بودم بغل میم جوون گفت برگهای درخت جلو اتاقت دارن سبز میشن.. بعد براش جریان بابام و درختارو تعریف کردم گفتم یه روزی آرزو میکردم خونم بالاترین طبقه باشه الان این بالام حس خاصی نداشته ، ه روزی آرزوم بود مثل بلبل انگلیسی حرف بزنم ب اونم رسیدم ولی اونم توش خبری نبوده، من چجوری تونستم این چندماه اینهمه دلتنگی رو دووم بیارم نمیدونم الان به آرامش رسیدم آرزوم اینه همینجا بمونم مجبور نشم برم...  دستشو اتداخت دور گردنم گفت مطمئنی!؟  -بیست و چهار. فروردین. صفرسه بخوانید, ...ادامه مطلب

  • عطر تو

  • چشمام رو هم نمیره و نمیتونم بخوابم ... تمام لباسام، اتاقم، حتی موهام بو_شو گرفته... میترسم بخوابم و پاشم تموم شده باشه... کاشکی بوها تموم نمیشدن... -دوازده.فروردین.صفرسه بخوانید, ...ادامه مطلب

  • خودم میرم عکسام ولی تو قابه...

  • هروز که میگذره هی به خودم دلداری میدم نترس کم نیار اینا اولشه، غربت، سختی، دوری، دلتنگی، تنهایی مامان بابا، زندگی از صفر همشون میگذره آسونیاشم میاد، سرتو بگیر بالا تو ازین بدترشو گذروندی، زندگی رنگارنگه یه وقتایی دور شدنم قشنگه بالاخره یه جایی رنگاشم می بینی. همین که دلم آروم میشه یاد حرف سارا دلمو آتیش میزنه... "اینجا دلت خوش نبود برو شاید ته چشماتو خندون دیدیم"... راستش به همه میگم بخشیدم حتی به خودم! اما نه نمیتونم... قشنگ ترین روزای عمرم رفت... الانم غربت... متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. -ده.بهمن.صفردو بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تو پنهانی ترین دلتنگی منی...

  •  یک ماه از مهاجرتم گذشت... تقریبا تمام روزها و شبهاش برام پر از اشک بود و دلتنگی... حتی خوشگلترین و لاکچری‌ترین جای این گرونترین شهر دنیا اونقد سر ذوقم نمیاره...  تو آخرین حوصله و ذوق من، برای دوست داشتن یه دنیا بودی... - پنج آبان. صفردو بخوانید, ...ادامه مطلب

  • صدای قلب من چرا غمت نمیکشد مرا..

  • زنگ زدم به مامان. میگم بابا عرفان اومده بود پایین دختره هم‌خوابگاهیم کوره منو ندیده نمیشناسه ولی یهو به عرفان گفت تو و دوستت ایرانی هستین؟ عرفان گفت آره از کجا فهمیدی؟ از لهجه‌مون؟ دختره یهو گفت نه دوستت خیلی مهربونه زبون مارو نمیفهمه‌ها ولی خیلی اینجا به ما کمک میکنه....  آخر حرفام یهو دیدم بابا بغضش گرفته و سعی میکنه بروز نده...  یاد شبی که فرداش پرواز داشتم افتادم. ساعت یک شب یهو گفت چقد بدم نری؟ تلفنو پیچوندم و تمومش کردم... نشستم زل زدم دیوار روبروم ... فقط اشکام بود ک بیصدا میرفت... متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. .-چهارده‌.آبان.صفردو بخوانید, ...ادامه مطلب

  • قصه این روزهای زندگی من

  • اولی:سلام خوبی چطوری؟... گریه... نفر بعدی: سلام چطوری؟ میری؟.... گریه... بعدی: سلام میشه نری؟ نرو بمون... گریه.... چقد دنیا بی‌وفا بوده... هرچی تلاش میکنی تغییر بدی نمیشه که نمیشه... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • از جهان تنها تو را میخواهم اما تو...

  • این روزا برگشتم به مرداد و شهریور نودوهفت... کاشکی میشد حافظه مو مچاله کنم بندازم لباسشویی...                                 کاشکی میشد تموم اون سی کیلو بارم مامانم میشد با خودم میبردمش... ابن روزا خیلی به بچه داشتن فکر کردم فک کن بچه دار بشی بعد یا قهر یا ازت دور... دنیای خیلی بدیه از یه جایی به اینور دیگه هیچ جوره نشد دوسش داشته باشم... -دو. شهریور. صفردو بخوانید, ...ادامه مطلب

  • فردای بی تو بودنُ...

  • میگم: خب غصه نخور دیگه؛ هر وقت دلت گرفت زنگ بزن خودم شادت کنم با حسی که سعی میکنه ناراحتیشو نشون نده میگه: خب ببین تعدادتون زیاده ماه هم که سی روزه نمیشه به همتون برسم که...  میگم: اوه بیا اینم شانس مایه صف شلوغه همیشه... خب دلت تنگ نمیشه؟! بری بعد سی روز بیای سر بزنی؟ ینی بعد همه میایی میرسی به من؟ میگه: نه خب شما سوگلی شون هستی... وسط قلب مایی... من: استیکر ذوب شدن...  #Better Half   -پنج. مرداد.صفردو  , ...ادامه مطلب

  • کاشکی که صبح شه این شب...

  • دیشب عروسی " ف" بود و من تا صبح نخوابیدم...  هی تو خونه راهرو رو رفتم برگشتم، و مامان هم سردردشو بهانه کرد نشست کنار من چرت و پرت تعریف کردن تا من مثلا صدای عروسی رو نشنوم... هنوز چشمای خیس پر از اشکش وسط جمعیت تو ختم باباش رو یادمه... هق هق های گریه مردونه ش تو تنهایی اون شبی که صندلیشو گذاشت پشت دیوار خونه... سیزده سال محبت و رفتن اومدنشو دیدم دلم براش رفت اما دل یخ زده و اعتماد نابود شدم نزاشت برم سمتش...  اینم یکی از همون آتیش هایی بود که بخاطر احساس تعهد و وفاداری مسخرم ،به زندگیم زدم و اونیکه باید رو ندید گرفتم...   -بیست و هشت. اردیبهشت.صفردو  , ...ادامه مطلب

  • که یه روز تو بیـــایی و بمــــانی

  • گفتم: یه کم بگذره یادت میره می بینی انقد بی ارزش بوده که اصلا لیاقت نداره حتی فکر کنی بهش چه برسه بخایی نبخشیش یا ازش متنفر باشی... گفت: دلمو شکست عیب نداره اما فقط چند وقته یه سوال داره منو به فنا میده اینکه "واقعا با خودش نمیگه با زندگی این بشر چیکار کردم؟!؟" حامد گوشیو قطع کرد رفت خوابید، این آهنگ اومد دم گوشم یهو حرف حامد هی تو گوشم دنگ دنگ تکرار میشد... تموم این پنج شش سال زندگیم مدام این سوالو از خودم پرسیدم ولی تهش هیچی نبود جز اشک و اشک و اشک.... متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. -پونزده.اسفند.صقریک بخوانید, ...ادامه مطلب

  • تولدم

  • فردا تولدمه... امروز سر کلاس بچه ها داشتن امتحان میدادن ایمیلمو یهو باز کردم... یهو هنگ کردم، نمیدونستم از خوشحالی چی بگم انقد که آنیا یهو با وحشت ترسید گفت چی نوشته تیچرر!؟ شاید بشه گفت امشب یکی از بهترین هدیه های زندگیمو گرفتم... متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد. -نوزده.اصفند.صفریک بخوانید, ...ادامه مطلب

  • در کنار تو بوسیدنی بود...

  • خدا هر دوتا دستمو سوراخ سوراخ کردن... خیلی درد داره دستم... باز با همون دستام دارم کارای خودمو جلو میبرم و کلی دارم زحمت میکشم... خدایا ناامیدم نکن خودت گفتی راهم درسته ها ... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جای تو خالیه...

  • ساعت پنج و ربع صبحه و الان از راه آهن اومدم بیرون نشستم در مترو باز شه. یه پسره نشسته اونورتر آهنگ فرزاد فرزین گذاشته خیلی ریز ریزکی زار میزنه...  "تو فکرمی همیشگی تو ، جای تو خالیه... جای تو خالیه... " هی میخونه اینو .... هی اون هق هق زار میزنه ...   پوووف.... چه دنیاییه اینهمه غم اینموقع صبح...                       _هیفده. بهمن. صفریک, ...ادامه مطلب

  • دلم تنگه پرتقال من ...

  • اینو فرستادم براش گفتم ببین... قول میدی اینجوری دوسم داشته باشی...قول میدی هرروز اینجوری باشی هرروز بوسم کنی؟ گفت: عااررررهههه .. هرروز همین مدلی ... با خنده گفتم: پس واجب شد ازین پیرژامه ها ... + امروز که اینو شنیدم همه چیز اون شب یادم اومد ... #باب_اسفنجی, ...ادامه مطلب

  • توحید

  • صدای رایوی تاکسی ک درومد یهو دلم پرشد.. دستامو باز میکردم داد میزدم "ای وای دلُمـ رفت ..." میومد بغل میکرد موهامو میکشید،میچلوند تو سینه‌ش میگفت: آبلیمو بده بخوره حالش خوب شه جایی نره" بعدم هرهر میخندید... کی باور میکرد اونجور ازش کتک بخورم؟ کی باورش میشد مادوتا یه سال باهم قهر باشیم؟  +من بخاطرش جلوی داداشمم واستادم انصافه این روزا ...؟ , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها